8/ شاید هم خواب می دیدم :)
گفت: می ترسم مائده، می ترسم! می ترسم توعم تغییر کنی. بشی مثله مامانم،مامانت. می ترسم روحیتُ ببازی، شادیتو از دست بدی. می ترسم غرق بشی مائده. آخه می دونی چیه؟ غرق شدن خیلی بده... چه تو دریا، چه تو رویا... نذار روزمرگی ها زندونی ـت کنن. نذار تبدیلت کنن به یکی مثله بقیه. مراقب خودت و مهربونیات باش...

نوشته شده در  شنبه سیزدهم شهریور ۱۳۹۵ساعت 22:57 به قلم میرا  |