196/

دلم می‌خواد بنویسم ولی چون موضوع مهم و با ارزش برای نوشتنی به ذهنم نمی‌رسه، همین‌جوری الکی چیزایی که تو این نیم ساعت داشتم بهشون فکر می‌کردم رو می‌نویسم. قربتن الی الله.

• هندزفری که می‌خوام بگیرم قابلیت نویز کنسلینگ داره ولی قابلیت کنسل کردن نویز کنسلینگ رو نداره. برای همین تو خیابون مجبورم یه دونه‌ای استفاده کنم تا یه وقت نرم زیر ماشین. در نتیجه دارم فکر می‌کنم که اصلا نگیرمش و از همین هندزفریم که چندین ماهه یه گوشش خراب شده استفاده بکنم.

• وقتی می‌بینم بچه‌ای تو این هوا ماسک نمی‌زنه دلم می‌خواد مثل اون میمه که سوپرمن سیلی می‌زنه، به ماماناشون سیلی بزنم. خداروشکر بچه‌های خودم ماسک می‌زنن وگرنه یه دلیل دیگه برای بیشتر حرص خوردن داشتم.

• با بچه‌های سجونگ قرار گذاشتیم دوباره همو ببینیم. از اونجایی که بعد از قرار اولمون به قول یکی از بچه‌ها ایران وارد مرحله‌ی جدیدی شد، به کمتر از انقلاب راضی نمی‌شم.

• پلی‌لیست دی پارسالم بسیار زیبا و آندرریتده. همش پلی‌لیست‌های قدیمیمو گوش می‌دم و دلم برای دوره‌ای که این آهنگ‌هارو برای اولین بار گوش کردم تنگ میشه. مطمئنم سال بعد هم دلم برای آذری که همش ایندیگو رو گوش می‌کردم تنگ خواهد شد.

• دیروز استاد می‌خواست برام تو لیوان ماه‌هاش چایی بیاره، گفت چه ماهی به دنیا اومدی؟ گفتم بهمن. گفت بهمن ندارم، به شوخی گفتم پس آبان یا اردیبهشت بهم بدید. خیلی جدی تو لیوان آبان برام چایی ریخت :))

• باید هفته‌ای سه بار به خودم یادآوری کنم که زندگی شوخیه جدیش نگیر.

• دلم تنگه برای چیزی که اصلا وجود نداشته و نخواهد داشت.

• For now I'll be stuck in this beautiful nightmare

'Til you come back, I'll be standing right here

?Do I ever cross your mind

You used to be something like a beautiful daisy

But now you're like a rose with your thorns how you hurt me

?Do I ever cross your mind

Anymore

نوشته شده در  یکشنبه بیست و هفتم آذر ۱۴۰۱ساعت 13:39 به قلم میرا