لباس زردمو میپوشم، به طلا فکر میکنم.
پیانو میزنم، به طلا فکر میکنم.
پیانو نمیزنم، به طلا فکر میکنم.
کتاب میخونم، به طلا فکر میکنم.
دلمه میخورم (حتی با وجود اینکه نمیدونم دلمه دوست داره یا نه)، به طلا فکر میکنم.
وقتی بعد ۲ روز میخندم، به طلا فکر میکنم.
از خواب که بیدار میشم و وقتی به خواب میرم، به طلا فکر میکنم.
نوشته شده در جمعه پانزدهم مهر ۱۴۰۱ساعت 8:22 به قلم میرا