93/ آدم‌ها
من عاشق نوشتن بودم ولی نمی‌تونستم بنویسم... چون عاشق شخصی نبودم که راجبش بنویسم! آخه عقیده داشتم که آدم باید عاشق باشه تا بتونه راجب عشق بنویسه. دوست داشتم داستان آدم‌ها رو بنویسم، پس تصمیم گرفتم عاشق "آدم‌ها" بشم. عاشق داستانی بشم که آدم‌ها پشت هر حرکتشون، تصمیمشون، حسشون دارن؛ عاشق داستانی بشم که هر آدمی دوست داره تعریف بکنه. و حالا من عاشقم. نه عاشق یه آدم، بلکه عاشق "آدم‌ها" و چه‌قدر عجیبند این آدم‌ها و چه‌قدر اسرارآمیزه داستان‌هاشون...

نوشته شده در  سه شنبه چهاردهم فروردین ۱۳۹۷ساعت 1:9 به قلم میرا  |